مدت عمر و حکومت امام زمان بعد از ظهور و تعيين کسي که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده مي گيرد
» روايات
» گفتار ما
روايات
1- جابر جعفي مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: «قائم پس از ظهور چه مدت زنده است؟» فرمود: «نوزده سال»... [1] .
2- جابر جعفي در حديث ديگري مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: «قائم در دورهي ظهور تا قبل از مرگ چه مدت عمر مي کند؟» امام عليه السلام فرمود: «از زمان قيام تا مرگش نوزده سال»... [2] .
3- علي بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم از نسل من، به اندازهي ابراهيم خليل الرحمان عمر مي کند، در بين مردم قيام مي کند در حالي که هشتاد ساله است و چهل سال در ميان آنها زندگي مي کند، زمين را همان طور که از ستم و بيداد پر شده است از عدل و داد سرشار مي سازد.» [3] .
4- در سوالي که مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام پرسيده آمده است: «مولاي من!مدت عمر آن حضرت (مهدي) عليه السلام و حکومتش چقدر است؟» امام عليه السلام فرمود: «خداوند فرموده است: (فمنهم شقي و سعيد فأما الذين شقوا ففي النار لهم فيها زفير و شهيق خالدين فيها مادامت السموات و الأرض الا ماشاء ربک ان ربک فعال لما يريد و أما الذين سعدوا ففي الجنة خالدين فيها ما دامت السموات و الأرض الا ما شاء ربک عطاء غير مجذوذ) [4] و مجذوذ به معني مقطوع و بريده است، يعني عطايي که قطع شدني نيست بلکه دائمي است و حکومتي که از بين نمي رود و امري که جز به اختيار و اراده و مشيت پروردگار، باطل شدني نيست و از اين اراده و مشيت جز خود او کسي باخبر نيست، سپس قيامت مي آيد و آنچه خداوند در کتابش در شرح آن فرموده است.» [5] .
5- ابوالجارود از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم سيصد و نه سال حکومت مي کند، همان طور که اصحاب کهف در غارشان سيصد و نه سال درنگ کردند، او زمين را همان طور که از ستم و بيداد پرشده است از عدل و داد، سرشار مي نمايد.» [6] .
6- زيد بن وهب جهنمي از امام حسن عليه السلام از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «...در بين شرق و غرب عالم چهل سال حکومت مي کند، خوشا به حال کسي که روزگارش را دريابد و سخنش را بشنود...» [7] .
7- ابن ابي يعفور از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم، نوزده سال حکومت مي کند.» [8] .
8- عبدالکريم خثعمي مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض کردم: «قائم چه مدت حاکم خواهد بود؟» فرمود: «هفت سال، روزها و شبها برايش طولاني مي شود تا اينکه يک سال برابر ده سال معمولي مي شود...» [9] .
9- عبدالله بن قاسم بطل دربارهي آيهي (ثم رددنا لکم الکرة عليهم)، [10] از قول امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «آيه به خروج امام حسين عليه السلام در ميان هفتاد تن از يارانش مربوط مي شود» تا اينکه فرمود: «وقتي دلهاي مؤمنان به شناخت قطعي رسيد که آن حضرت، امام حسين عليه السلام است، آنگاه مرگ حضرت حجت فرا مي رسد و امام حسين عليه السلام، او را غسل مي دهد، کفن و حنوط مي کند و دفن مي نمايد، و اين امور مربوط به وحي از جز وحي کسي ديگري عهده دار نيست.» [11] .
10- در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام آمده است: «حسين عليه السلام، در ميان يارانش که با او کشته شدند و در حالي که هفتاد پيامبر، همان طور که با موسي بن عمران بودند، با او هستند مي آيد، قائم عليه السلام، انگشتر - يا مهر- را به او مي سپارد و حسين عليه السلام همان کسي است که آن حضرت را غسل مي کند، کفن مي پوشاند، حنوط مي کند و در قبر مي گذارد.» [12] .
گفتار ما
اين روايات از طول عمر آن حضرت «پس از ظهورش، خبر مي دهد، لکن چنانکه پيداست، مدت عمر آن حضرت را مختلف بيان کرده اند که شايد بتوان به اين صورت، بين روايات، جمع و توافق ايجاد نمود:
مقصود از زمان در بعضي از روايات، همان چيزي است که در روايت دوم و نيز روايت چهارم از فصل نوزدهم همين باب آمده است که مي گويند: «خداوند به فلک فرمان مي دهد که گردش زمانش را کند کند تا اينکه يک روز، معادل ده روز، يک ماه معادل ده ماه، و يک سال برابر ده سال مي شود.» و «يک سال در زمان او برابر ده سال است.» و در بعضي از روايات ديگر مقصود، همان وقت و زمان عادي و رايج در بين ماست.
شايد بعضي از روايات در صدد بيان طول دوران زندگي ايشان تا زمان فوت باشد و بعضي ديگر درصدد بيان دوران حکومت آن حضرت و حکومت امامان معصوم عليهم السلام بعد از رجعت باشد، زيرا که دورهي رجعت هم جزء حکومت و ادامهي آن حساب مي شود. و نيز ممکن است رواياتي که طول دوران زندگي يا حکومت ايشان را ذکر کرده است، به دورهي رجعت ايشان بعد از مرگ، مربوط باشد.- البته علم واقعي نزد خداست-.
در فصل ششم از باب چهارم نيز رواياتي ذکر خواهد شد که به مدت عمر پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام، بعد از رجعت، اشاره مي نمايد.
اما دربارهي مرگ عادي حضرت حجت - عجل الله تعالي فرجه - يا کشته شدن ايشان، ظاهرا با توجه به دو روايت آخر در همين فصل بايد گفت که ايشان به مرگ عادي از دنيا مي روند.
پي نوشته ها :
[1] بحارالانوار، ج 53، ص 100، روايت 121.
[2] بحارالانوار، ج 53، ص 100، روايت 122.
[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 574، روايت 722.
[4] هود: 105 و 108- بعضي از مردم بدبخت و برخي خوشبخت هستند، اما بدبختها براي هميشه تا آسمان و زمين باقي است با آه و ناله در دوزخند مگر اينکه ارادهي خدا چيز ديگري باشد و خدا هرچه بخواهد مي کند و اما آنها که خوشبخت هستند براي هميشه، تا آسمان و زمين باقي است در بهشتند مگر اينکه ارادهي خدا چيز ديگري باشد و بخشش و دهش او قطع ناشدني است.
[5] بحارالانوار، ج 53، ص 34، روايت 1.
[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 516، روايت 372.
[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، روايت 414.
[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 547، روايت 542.
[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 528، روايت 439.
[10] اسراء: 6- آن گاه، نوبتي ديگر شما را بر آنها غالب کنيم.
[11] بحارالانوار، ج 53، ص 93، روايت 103.
[12] بحارالانوار، ج 53، ص 103، از روايت 130.